تشریفات عروسی , ماشین عروس , تالار و جهیزیه عروس , خدمات و راهنمای مراسم عروسی

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی


دیروز کودکی در امتداد کوچه های پر از بی کسی این شهر شلوغ؛

 

دست تمنایی به سویم دراز کرد؛

 

خالی تر از تمامی آرزوهای کودکانه؛

 

دنیا عوض شده است؛

 


کودکان به دنبال نان اند و ما به دنبال عشق ...!


✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

دلگیـرم از ایــن قابهـای مضحک بــی روح

 

 

لبخندهـای خـشک

 


احوال پـرسـی هـای معمـولـی


 


چشــمان من


 


ٺـصـویـری از جـنس نـگاه تو می خواهـد . . .!!


✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿✿ آیڪوטּ هاے جـوجـہ فـکـلے ✿

و من...

 


.........هنوز بیادت هستم..


 

...............اما شاهدی ندارم....


 

...جز کلاغ بام خانه مان که او هم حقیقت را به تکه پنیری میفروشد!!!!!


www.Ghaleb-fa.blogfa.com


هر وقت در خیانت و فریب دادن کسى موفق شدى،

به این فکرنکن که اون چقدر احمق بوده،

 


به این فکرکن که اون چقدر به تواعتماد داشته ... !
www.Ghaleb-fa.blogfa.comwww.Ghaleb-fa.blogfa.comwww.Ghaleb-fa.blogfa.com
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا


تلافی نکن,فریاد نزن,شرمگین نباش


دلت شکسته گوشه هایش تیز است


مبادا دل و دست آدمی که روزی


 دلدارت بود زخمی کنی به کین


مبادا که فراموش کنی روزی شادیش آرزویت بود


صبور باش و ساکت

 

ادامه مطلب

يڪ فَريـب سادهـ و ڪوچَڪ

آن هم از دست عزيزے ڪہ تــــــــو دنيا را جــُــز براے او

و جُــز با او نمے خواهے مـــــن گمانَـَم زنـدگے بايـَد هـَميـن باشـد


یـפֿیـآلـ פֿیـآلـﭟ میـشَـومـ ...

و مـے ســپـآرَمـﭟ بہ دَسـﭟ "او" !

امـآ چِہ ڪُنـمـ ڪہ "او" ،

فَـقـطـ یـِڪ ضَمـیر "سـوّمـ شَـפֿـص غـآیـبـ" نیسـﭟ ...

"او" ڪَســے اسـﭟ ڪہ ...

تـمـآمـ هـسـتـے ایـטּ اوّلـ شَـפֿـصـ مـُפֿـآطـبـ حـآضرﭟ رآ ...

بہ آتـشـ ڪشـیـבه اسـﭟ ... !





ڪـاشـ مـیشُـב گـاهـﮯ

בَسـتـ اِتِــفـاقـ را گِرِفـتـ

تـا نَـیـوفـتَـב...


ڪـــ‗__‗ــاشـ...

ادامه مطلب

شکستن...!!!

1391/12/09
میسپارمت به خدا ,
خدایی که هیچوقت نخواست تورا به من بسپارد



تازه فهمیدم

در چه بلندایی آشیانه داشتم

وقتی از چشمهایت افتادم

هنوز دست و پای دلم درد می کند

چقدر شکستن سخت است

وقتی تو داری نگاه می کنی



گفت:بگو ضمایر را

گفتم:من من من من من

گفت:فقط من؟

گفتم:بقیه رفته اند...


گاهی اوقات دلم میخواهد خرمایی بخورم و برای

خود فاتحه ای بفرستم...

شادی اش ارزانی

کسانی که رفتنم را لحظه شماری میکردند...



ازش پرسیدن

بلاخره تونستی فراموشش کردی؟

جواب میده آره.

تواین سه ماه و نوزده روز و چهارده ساعت..یه بارم بهش فک نکردم !!!

ادامه مطلب

فاصله..!!!

1391/12/09

دور که میشوم، نزدیکتر می آید…!
نزدیک که میشوم، دورتر میرود…!
انگار که این ” فاصله
همیشه باید به شکلی رعایت شود !


خوشبختی ام را با عجله در

سرنوشتم


نوشتند

بد خط بود

روزگار نتوانست آنرا بخواند



آهنگ زنگ من روی موبایلت با بقیه فرق داشت.....

ولی آهنگ زنگت رو موبایلم مثل بقیه بود....

تو به خاطر اینکه بفهمی منم...

ومن به خاطر اینکه فکر کنم تویی...!!!

ادامه مطلب

فراموشی..!!

1391/12/07

چه کسی می گوید که من هیچ ندارم ... !؟

من چیـــزهای با ارزشی دارم !

حنجره ای برای بغـــض ؛

چشمانی برای گریه ،

لب هایی برای سکـــوت !

دست هایی برای خــــالی ماندن ....

پاهایی برای نرفتـــن ... !!!




تنها یک برگ مانده بود …
درخت گفت : منتظرت میمانم !
برگ گفت : تا بهار خداحافظ !
بهار شد ولی درخت میان آن همه برگ دوستش را فراموش کرده بود …



ــَعـضـے " وَقــتــآ " دوســـت دارَمـــ"

وَقـــتــے " بــُغـضـَمـ ميگــيــرهـ "

" خُدا " بــيـآد " پــآيــيــن "

" دَستَمو بــِگيرهـ " و " بــِگــِہ " :

" آدَمـآ " اَذيَــتـِت " مے کـُنـَ?? ؟!

" بــيــآ بــِريـمــ "
ادامه مطلب

تنهـــــایی

 

نام دیگر پاییــــــــــز است

 

هر چه عمیق تـــــــــر

 

برگ ریزان خاطره هــــــایت بیشتـــــــــــر …!



پشت آن پنجره ی رو به افق

پشت دروازه ی تردید و خیال

لا به لای تن عریانی بید

من در اندیشه ی آنم که تو را

وقت دلتنگی خود دارم و بس.


 دستــ ـم را بالا مــ ـی برم

و آسمان را پایین مــ ـی کشـــ ـم

مــ ـے خواهــــــ ـم بزرگــــــ ـی زمین را

نشان آسمان دهـــــــ ـم !

تا بداند

گمشده ے من

نه در آغــــ ـوش او . . .

که در همین خاک بـــــــ ـی انتهاست

آنقدر از دل تنگـــــ ـی هایـــــــ ـم برایش خواهــــــ ـم گفت

تا ســـ ـرخ شود . . .

تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . .

آن وقت رهایش مـــ ـی کنــــــــ ـم

و مـــ ـی دانــــــ ـم

کســــــ ـی هــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست

غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـی

همه از دلتنگـــ ـی هاے من بود

ادامه مطلب