تشریفات عروسی , ماشین عروس , تالار و جهیزیه عروس , خدمات و راهنمای مراسم عروسی

جدید ترین مطالب
بخش بایگانی

شعر خنده دار و جدید زن ذلیل

2

 گشته اسباب غرور و دلخوشی

یک زن لاغر سیاه و کشمشی

با قدی چون نردبانی بر چنار

کی توانم راه رفتن در کنار

دستها چون بیل و ناخن دسته بیل

در تنم خنجر کند چون سیخ و میل

موی سر کم پشت و صورت پر ز مو

ماه پر لک گشته این سیمینه رو

چون ببینی خنده هایش پر کشی

یک به یک دندان زرد و سیم کشی

با دماغی تیز و باریک و بلند

چهره اش کرده فریبا و لوند

چشم و ابرو در هم و مخموره حال

ریز چون بادام خشک و زرد کال

کی زبان آید به کامش در سکوت

میزند مغزم دگر زنگی و سوت

مادری دارد چو رستم پهلوان

نعره اش لرزد تن شیر ژیان

هفته ای ده شب بیاید خواهرش

پر کند از مرغ و ماهی هیکلش

گشته ام پیر و زمین گیر و علیل

هست تیره روزگار زن زلیل

مطالب مرتبط

تظرات ارسال شده

کد امنیتی رفرش